بسمه تعالی
خیلیا می گن که وقتی در جنگ هشت ساله ایران این همه شهید دادیم و این همه هزینه مالی برخودمون تحمیل کردیم و این همه هزینه وقتی مصرف کردیم با وجود اینها چطور امام خمینی رحمت الله علیه فرمود که جنگ نعمت بود؟
به نظر می رسه اول باید به این نکته بپردازیم که آیا اصلا ما شروع به جنگ کردیم یا دشمن؟یعنی با توجه به پشتیبانی عراق از طرف کشورهای غربی و آمریکا و تصمیم آنها مبنی بر از پا درآوردن کشور ایران و نابودن آن ، آیا ما می توانستیم نجنگیم ؟
اما جواب اینکه چرا جنگ نعمت بود :
نعمت بود چون مبارزه برای حفظ نعمت انقلاب اسلامی در مقابل حکومت پادشاهی بود.
نعمت بود چون جنگ ما منجر به جهانی شدن ایده ای به نام تشیع بود .
نعمت بود چون الگوی مسلمانان جهان برای مبارزه با استبداد شد. (فلسطین، لبنان، مصر، لیبی، یمن و ...).
نعمت بود چون اتحاد داخلی تمام فرقه ها و ادیان و گروه های داخل ایران را به ارمغان آورد.
نعمت بود چون ماهیت بسیاری از مدعیان و کشورهای مسلمان و غیرمسلمان را برای مردم ما روشن کرد.
نعمت بود چون ما را در زمینه های متعددی به خودکفایی رسانید .
نعمت بود چون به ملت ما و حتی ملتهای مسلمان دیگر باور « می توانیم » داد.
نعمت بود چون به مردم ما این باور را داد که همه چیز امکانات نیست، امکانات را ما می سازیم .
نعمت بود چون امدادهای غیبی خداوند را تجربه کردیم و باور کردیم خداوند دینش را یاری می کند.
نعمت بود زیرا استعداد ما را شکوفا و در بسیاری از زمینه ها خودکفا کرد .
نعمت بود زیرا انسان های زیادی را ساخت و تربیت کرد .
نعمت بود زیرا آزمایشی بود برای مردم که چه کسانی در جنگ شرکت کردند و چه کسانی توجیه .
نعمت بود زیرا به دشمن قبولاندیم که تا هنگامی که به آئین مسلمانی پایبندیم شکست ناپذیریم بنابراین بعد از این جنگ کسی جرات مقابله با ایران را ندارد و گزینه حمله نظامی در مورد ایران منتفی است .
نعمت بود چون به مردم قرن بیستم ثابت کرد خون برشمشیر پیروز است.
شما هم می توانید دلایل دیگری را اضافه نمایید.
سلام
بسیاری از مدیر کاروانها از ترس مواخذه یا از سر بی حالی به باغ شیعیان مدینه نمی رن و کاروان رو هم نمی برن یا اگه برن هم چند نفری رو بیشتر نمی برن.
از اونجا که باغ خیلی نزدیک به شهر هست حتما حتما حتما به این باغ سر بزنید .
یادم نمیره وقتی وارد باغ شدیم همه گفتند که احساس کردیم وارد ایران خودمون شدیم ، بین این همه وهابی وقتی وارد یه جایی می شی که همشون شیعه -اونم از نوع کار درست- هستن احساس نشاط می کنی .
فضای باغ خیلی زیبا و قشنگه اصلا به سرزمین عربستان نمی خوره که همچین باغی داشته باشه .
تو این مزرعه چاهی وجود داره که معروف است آن را رسول الله(ص) به یک پیرزن هدیه کردند و دعا فرمودند که خدا خیری کثیر در آن قرار دهد. این چاه، آبی پر خیر و برکت دارد.
خلاصه اینکه تقریبا تنها پایگاه شیعه در اونجا قرار داره.
اگر وضعیت مالیتون اقتضا می کنه و می تونید به اون باغ و سرپا موندن اون کمک کنید حتما با خودتون پول هم همراه ببرید.
توی این باغ هرروز سفره امام حسن علیه السلام برپا میشه و از مردم پذیرایی میشه .
بازم میگم حتما به اونجا سر بزنین.
روضه خوانی در بقیع ...
یکی از ماندگار ترین لحظات سفر حج زیارت قبرستان بقیع است که قبر 4 امام در اون قرار داره :امام حسن علیه السلام ؛امام سجاد علیه السلام؛امام باقر علیه السلام ؛امام صادق علیه السلام
قبور بزرگان دیگری نیز دراین قبرستان وجود دارد از جمله :عباس بن عبدالمطلب ،فاطمه بنت اسدهمسر ابوطالب و مادر علی علیه السلام ، قبور فرزندان رسول خدا صلّی الله علیه وآله به نامهای زینب ، ام کلثوم و رقیّه و ابراهیم ،همسران رسول خدا صلّی الله علیه وآله ، به جز خدیجه کبری علیها السلام ، قبر عمه های پیامبر1 ـ صفیه بنت عبدالمطلب ،2 ـ عاتکه بنت عبدالمطلب ، ام البنین ، حلیمه سعدیه و عقیل بن ابی طالب ،عبدالله بن جعفرو محمد بن علی معروف به ابن حنفیه و بسیاری از بزرگان دیگر.
یه نکته ای که باید در سفر حج به اون توجه داشته باشید بردن فایلهای صوتی مداحی و روضه و مناجات در گوشی موبایل است .روزی که می رفتم حدود ده عدد فایل مداحی عالی مخصوصا از کریمی روی گوشی موبایلم ریختم و رفتم .باورکنید اونجا فایل مداحی حکم کیمیا رو داره وقتی تو قبرستان بقیع مانع دعا خوندن و روضه خوندن و زمزمه کردن و ... میشن می تونید با یه هنس فری خودتون رو آسوده کنید و ساعتها بدون دردسر در بقیع بایستید و گریه کنید.
واقعا صفایی داره.
اونایی که فایل صوتی ندارن مجبورن بایستن و تماشا کنن ، هرچند بقیع اونقدر مظلومه که نیاز به روضه خون نداره اما یه روضه زیبا و معنا دار تو بقیع واقعا خاطره ماندگار می شه .
امیدوارم توصیه منو جدی بگیرید...
سفر به سرزمین وحی
سلام
وقت همگی به خیر
قرار بود برداشتها و تجربیات سفر به خانه خدا رو براتون عرض کنم این هم قسمت دوم ، امیدوارم مفید واقع بشه :
یکی از دوستانی که همراه با ما در سفر بود روزای آخری که می خواستیم برگردیم این مطلب رو گفت که « من روزی که وارد عربستان شدم با خودم گفتم فرض رو بر این می گزارم که وهابیت بر حق هستند و ما ناحق و باطل تا بتونم بهتر در باره اونا قضاوت کنم.بعد از مدتی که در مدینه و مکه ماندم نتیجه ای رو که باید می گرفتم گرفتم.
وقتی دیدم که کوچه بنی هاشمی ها (حداقل به عنوان یک اثر تاریخی ) تخریب شده است ؛
خانه حضرت زهرا سلام الله علیها (حداقل به عنوان یک اثر تاریخی) تخریب شده است ؛
آثار قدیمی مثل در و سر ستونها و برخی از آثار قدیمی خانه خدا (حداقل به عنوان قدیمی ترین محل پرستش مسلمانان )را در بیابانها انداخته اند ؛
و نوشته های بالای ضریح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را با رنگ سبز محو کرده اند ؛
و کلا تمام آثار باستانی کشورشان را تخریب نموده اند و از بازدید از این اماکن و قبور بزرگان (خودشان و تاریخ سازان سرزمینشان) توسط مردم مسلمان هراس دارند؛
به این نتیجه رسیدم که هر تفکر و ایدئولوژی که گذشته خود را محو می کند و تاریخ خود را پاک می کند حتما از گذشته ننگین خود خجالت زده است و در واقع دارد اسناد جرم را پاک می کند و گرنه چه دلیلی دارد که این آثار محو بشود؟
بنابراین ملت یا قومی که بزرگان تاریخ خود را کوچک می شمارد و آثار آنها را محو می کند به هیچ وجه قابل احترام نیست .»
قضاوت با خود شما
جای همه شما خالی خدا نصیب کرد اول تیرماه رفتیم عمره به جای همه شما اعمال انجام دادیم پس یادتون باشه به من بدهکارید.
از این به بعد در طی نوشته هام نکات مهم و تجربیاتی که در این سفر به دست آوردم رو به صورت خلاصه در اختیارتون قرار میدم امیدوارم مفید باشه.
در بین ایرانی هایی که به مکه و مدینه مشرف می شن یه تکیه کلام هست و اون اینه که «عرب ها از ما خیلی خیلی مسلمون تر هستند» ووقتی دلیل رو بیان می کنند می گن که به خاطر اینکه «اونا موقع نماز مغازه هاشون رو تعطیل می کنن و میرن مسجد برای نماز».
واقعیتی که درعربستان کشف کردم این بود که بستن درب مغازه از طرف فروشندگان و صاحبان فروشگاه ها اجباری است و ربطی به علاقه مردم به نماز ندارد.یک روز موقع نماز در یکی از فروشگاه های بزرگ پوشاک ، مسئول فروشگاه می گفت زود تعطیل کنید که دیروز مجبور شدم به خاطر نبستن درب مغازه جریمه سنگینی بدم.ا بعد از یه تحقیق اجمالی فهمیدم که این قانون نانوشته برای تمامی مغازه ها و فروشگاه ها اجباری است و کارکنان فروشگاه ها در بسیاری از موارد هنگام نماز به استراحت می پردازند تا به نماز.
ظاهرا طبق قانون نانوشته ای فروشندگان و مغازه داران در مکه و مدینه باید خودشون رو به دید عمال سعودی در مساجد برسانند والا برایشان مشکل ساز می شود.
تا نکته بعدی یاعلی
چند روز پیش شاهد ماجرای وحشتناکی بودیم که عده ای از اراذل و اوباش خمینی شهر به گروهی از مردان و زنانی که در یک پارتی در یک باغ مشغول رقص و پایکوبی بوده اند حمله کرده و مردان را زندانی و به زنان تجاوز کرده اند .
بعد از اطلاع از ا ین ماجرا چند نکته قابل تامل و صد البته تاسف برانگیز به ذهن می رسد :
1. فساد به شهرهای حاشیه ای هم رسیده است.؛
2. فساد علنی شده است.؛
3. فساد دامن خانواده ها را گرفته است.؛
4. مناطق دنج و تفریحی تبدیل به خانه های فساد شده اند.؛
5. اراذل و اوباش هرکار خواستند علنی انجام می دهند.؛
6. فراوانی ابزار تحریک مثل ماهواره ، فیلم و اینترنت و ... جامعه را نا امن می کند..
اما چند سوال مهم از قربانیان ماجرا·
آیا رقص و پایکوبی خانوادگی مختلط مرد و زن خوب است ؟
آیا بی بند و باری در بین افراد فامیل مجاز است؟
آیا قربانیان ماجرا بالاخره بابی بند و باری موافقند یا مخالف اگر موافقند که عمل اراذل واوباش هم قابل توجیه است و اگر با بی بند و باری مخالفند چرا خودشان اقدام به بی بندو باری کرده اند؟
مردم فکر می کنند دین برای آخرت آمده است نه دنیا درحالی که بسیاری از احکام و باید و نبایدهای دین برای داشتن جامعه ای امن است.
موافقید؟
اللهم ... ذللنی بین یدیک و أعزنی عند خلقک
خدایامرا نزد خودت کوچک و خوار و نزد بندگانت عزیز و بزرگ بگردان
این دعای امام سجاد علیه السلام است در روز عرفه ....
در این دعا امام مقدمه بزرگی در بین مردم را کوچکی نزد خداوند می داند اگر این فرمول برعکس شود مشکل ساز می شود یعنی وقتی کسی خود را نزد خداوند بزرگ بداند نزد مردم خوار خواهد شد.
آقای احمدی نژاد تا زود است دوباره خود را نزد خدا کوچک کن و خودت را بزرگ تر از قانون خدا که پیروی از ولایت و رهبری است ندان تا دوباره بزرگ شوی.
خدایا اگر رشد ما منجر به این می شودکه خود را در برابر تو و دستوراتت عددی به حساب بیاوریم این رشد را از ما بگیر.
این یادداشت رو نوشتم که رفقا نگن مرده ام ...
بعضی ها فکر می کنن دین اسلام تفکیک زن و مرد در اجتماع رو به خاطر مسائل اخروی (قبر و قیامت ) الزامی دانسته است اما بایک نگاه ساده به جهان به بن بست رسیده غرب میشه فهمید که آموزه های اسلام بیشترین منفعتش برای سلامت و آرامش دنیای انسان است نه فقط برای آخرت.
بخشی از آموزه های دینی نتیجه اش رسیدن به بهداشت جسمی و برخی از آموزه های دینی نتیجه اش رسیدن به آرامش و سلامت روحی و برخی از آموزه ها برای تامین سلامت جسمی و روحی انسان است :
به این خبر توجه کنید :
تفکیک جنسیتی بیمارستانهای انگلیس
خیلی وقت است شنود می شویم!!
سالهای زیادی از ورود کامپیوتر به کشور ما نمی گذرد ، از زمانی که وارد شد که اصلا با کارکردهایش آشنا نبودیم و فقط تایپ می کردیم وکم کم از تایپ عبور کردیم و شدیم کاربر حرفه ای کامپیوتر و درواقع شدیم کارگری برای جمع آوری اطلاعات و ارسال آنها به کشورهای سازنده.بله متاسفانه ابزار دزدی اطلاعات(یا همان ویندوز)، به راحتی و با منت فراوان و قیمت گزاف وارد کشورها شد و کارها را آسان کرد هم برای کاربران و هم برای شرکت های جاسوسی.تولید یعنی همین ؛ یعنی شما همراه با تکنولوژی جهان را و فرهنگ جهان را تسخیر می کنی! آنها راوابسته خود می سازی و خواسته و ناخواسته فرهنگ خودت را به دیگران تحمیل می کنی!بگذریم !حتماتا به حال فهمیده اید که ویندوز خودش بزرگترین دزد اطلاعات از سیستم شماست!!
آپ دیت کردن سیستم یعنی تسلیم اطلاعات کامپیوتر شما به صورت صفر ویک به شرکت بزرگ و دلسوز مایکروسافت.
شک نکنید که در پس خدمات همراه با منت مایکروسافت منافع پنهانی هست که کوچکترین این منافع شناخت ذائقه مخاطبان برای بازاریابی بهتر در جهان است و بزرگترین آن جاسوسی از افکار و عقاید و حساسیتها ونقطه ضعفها وقوتها و علوم و فناوری یک ملت است. اگر به دیدارهای مشکوک و البته معنی دار سران صهیونیسم با مسئولین شرکت مایکروسافت توجه کنیم به راحتی در می یابیم که یهود بر سرچشمه نشسته و دارد آب را به نفع خودش گل آلود می کند و از آب گل آلود ماهی می گیرد.
جالب است که هرچند وقت یک بار ویروسی را منتشر می کنند و بلافاصله آنتی ویروسی را معرفی می کنند که آن ویروس را پاک کند!و لابد چه قدر دلشان برای سیستم من و شما می سوزد!!شاید فکر کنید فقط به فکر بازاریابی برای آنتی ویروسشان وفروش آن هستند! نه واقعیت چیز دیگری است آنها ویروس نمی سازند که آنتی ویروس بفروشند؛ ویروس می سازند که مجبور باشی آنتی ویروس نصب کنی و از طریق آنتی ویروس شما که در ظاهر محافظ اطلاعات سیستم شماست تمام اطلاعات سیتم شما را اسکن کرده و آن را در فرصت مناسب به سرور مرکزی ارسال کنند. دزدان نرم افزاری مثل برخی ویروس ها ، تروجان ها ، کرم های اینترنتی و..... کم بود ؛ جاسوسی آنتی ویروس ها و آنتی تروجان ها و آنتی اسپایورها هم اضافه شد. گُل بود به سبزه نیز آراسته گشت.وجود نرم افزارهایی که ظاهرا سیستم را بهینه می کنند روز به روز افزایش می یابد غافل ازاینکه همین نرم افزارها به بهانه افزایش سرعت سیستم تمام سیستم را زیرورو می کنند واطلاعات گذشته وحال را بک آپ گیری کرده و در موقعیت مناسب آن را ارسال می کنند.از همه اینها که بگذریم قانون گذاران و در این موضوع برنامه نویسان خودشان بزرگترین قانون شکنان و هک کننده های سیستم ها هستند ، اطلاع از حفره های امنیتی ویندوز می تواند به راحتی پای یک هکر را به سیستم شخصی یا اداری باز کند چه برسد به اینکه برخی از این حفره ها توسط نویسندگان ویندوز به صورت عمدی قرار داده می شوند تا بهتر جاسوسی کنند.درهمین فضای غیر حرفه ای خودمان در اینترنت، کاربران اینترنت به نرم افزارهایی دسترسی دارند که بدون اجازه طرف مقابل ، دوربینش را روشن می کند و تصویر او را به نمایش در می آورد، این از ابتدایی ترین نرم افزارهای هک است.
چندی پیش طی بخش نامه ای از تمام ادارات دولتی خواسته شد که اگر از یک نوع مودم با مارک آمریکایی استفاده می کنند سریعا آن را از دور خارج کنند می دانید چرا؟ زیرا دراین مودم سخت افزار جاسوسی وجود داشت!!به نظر شما فقط آمریکا این کار را می کند؟! خیر ، امروزه بسیاری از کشورهای جهان با سخت افزارها و نرم افزارهای جاسوسی شان به دزدی اطلاعات از دیگر کشورها مشغولند.فرض کنید فقط فرض کنید که کشور چین در تمام سخت افزارهایی که تولید می کند تراشه های جاسوسی نصب کند و اطلاعات حساس کشورها را دریافت کند و آنها را پردازش کند نتیجه این می شود که به زودی در صنایع رشد می کند. اطلاعات دزدی از کشورها به اضافه اطلاعات خریداری شده از بازارسیاه(جاسوسی و غیره) می تواند اقتصاد یک کشور را دگرگون کند.امروزه احتمال اینکه تراشه هایی در سیستم شما وجود داشته باشد که صدای شما را بدون اطلاع شما ضبط و تبدیل به صفرویک یا فرمت های سبک کامپیوتری بکند و آن را از طریق گیرنده های ماهواره ای ارسال کند دور از ذهن نیست.
اگر به ممنوعیت داشتن موبایل در جلسات اداری خاص توجه کرده باشید می توانید اهمیت این نکته را بهتر درک نمایید.
امروزه در سرورهای پردازش اطلاعات مثل گوگل و یاهو و ..... تمام اطلاعات با نرم افزارهای پردازشگر چک می شوند و اطلاعات مورد نظر و قابل استفاده انتخاب شده و زیر نظر متخصصان فن بررسی مجدد می شوند.ایمیل رایگان یاهو ، پسر خاله شمانیست که به شما به صورت رایگان فضا می دهد یاهو تمام ایمیل هارا قبل از رسیدن به مقصد بک آپ گرفته و آنها را بررسی می کند اگر متوجه شد که صاحب ایمیل شخص مهمی است که می تواند اطلاعاتی از کشورش به دست آورد حتما سیستم او را با دقت بیشتری با تروجان هاو جاسوسهایش سرچ می کند.جالب است بدانید نرم افزارها و سیستم های پردازشگرو تحلیل گر در سرور مرکزی اینترنت در حال جستجوی سلایق تمام جهانیان هستند ، تمام حرکات گروه های اینترنتی اعم از سایتها و وبلاگها ومسنجر هاو .... درحال چک شدن دائمی هستند.بنابراین امروزه می توان تمام دنیا را از طریق رایانه های شخصی افراد روانشناسی اقتصادی وسیاسی و اجتماعی کرد و برای علایق مردم جهان نسخه های مورد نظر را پیچید و به نحوی افکار دنیا را باتبلیغات مدیریت کرد.در جهانی که سیستم های مخابراتی کشورها شنود می شود ، وقتی با گوگل ارث تمام مناطق جهان به صورت آنلاین دیده می شوند ، وقتی کامپیوتر ، حتی به صورت آفلاین یعنی بدون وصل به اینترنت اطلاعاتش به سرور فرستاده می شود آیا امنیتی برای عکسهای خانوادگی شما وجود دارد؟
آیا امنیتی برای طرح های شما وجود دارد؟
آیا امنیتی برای بانکهای اینترنتی و رمزهای حساب شخصی شما وجود دارد؟
آیا امنیتی وجود دارد؟ آیا اصلا امنیت معنا دارد؟
اما حال چه باید کرد؟ چه چاره ای باید اندیشید؟
به نظر می رسد تاوقتی که دراین بازار مکاره منفعل هستیم ومصرف کننده همین روال ادامه خواهد یافت و هرروز سرقت خواهیم شد .
بنابر این باید تولید کرد، باید طراحی کرد،باید سخت افزار ساخت ،برنامه نویسی کرد، باید سیستم عامل داخلی با امنیت بالا ساخت، باید فناوری محافظت ازاطلاعات را رشد داد ، باید ویندوز ملی ساخت ، بایدآنتی ویروس بومی ساخت، باید نرم افزار تولید کرد و بازار جهان را تسخیرنمود اما چه سود که این همه باید را مدیریتی دلسوز و توانمند با بودجه فراوان باید ، تا این باید ها باید شود و آن نباید ها نباید.
ا ر ا د ت م ن د شما مهدی اسماعیلی
سلام
در جریانهایی که تو مملکت اتفاق می افته هر کسی یه سلیقه ای داره یه
عده راست یه عده چپ یه عده بی طرف و بیخیال.اصطلاحا میگن سفید و سیاه و خاکستری دسته سفید که معلومه ، دسته سیاه
هم مشخصه ، یه دسته دیگه هم هست که بهش میگن خاکستری یعنی نه اینطرفیه نه اون طرفی و اصطلاحا بی تفاوته.اما واقعیت اینه که دسته خاکستری وجود خارجی نداره ، درواقع خاکستری باسکوتش به دسته سیاه کمک می کنه.بنابراین آدمای خاکستری یا بی تفاوت در دسته منفی ها قرار می گیرند.یه داستان خیلی زیبا و نسبتا قدیمی در باره فعالها و خاکستری ها
براتون میزارم امیدوارم بتونیم خاکستری نباشیم و اگه خاکستری هستیم خاکستری
نمونیم:روزی, روزگاری کک و مورچه ای با هم دوست بودند. یک روز کک به مورچه
گفت «دلم از گشنگی ضعف می رود.»مورچه گفت «من هم مثل تو.» کک گفت «بریم چیزی بگیریم و شکم مان را وصله پینه کنیم.»و نشستند به صحبت که «چه بگیریم؟ چه نگیریم؟»«گردو بگیریم پوست دارد.»«کشمش بگیریم دم دارد.»«سنجد بگیریم هسته دارد.»«بهتر است گندم بگیریم ببریم آسیاب آرد کنیم؛ بیاریم خانه نان بپزیم
و بخوریم.» کک رفت گندم گرفت آورد داد به مورچه.مورچه گندم را برد آسیاب آرد کرد و آورد خانه. آرد را الک کرد و تو
لاوک خمیر کرد و چونه درست کرد.کک هم رفت تنور را آتش کرد که نان بپزد. اما, همین که خواست نان اول
را بچسباند به تنور پاش سر خورد؛ افتاد تو تنور و سوخت.مورچه شیون و زاری راه انداخت و از خانه رفت بیرون. بنا کرد به سر و
سینه زدن و خاک به سر خودش ریختن.کفتری از بالای درخت پرسید «مورچه خاک به سر! چرا خاک به سر؟» مورچه
جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر.»کفتر هم پرهای دمش را ریخت. درخت پرسید «کفتر دم بریز! چرا دم بریز؟»کفتر جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر دم بریز.» درخت هم
برگ هاش را ریخت.آب آمد از پای درخت رد شود, دید درخت برگ ندارد. پرسید «درخت برگ
ریزان! چرا برگ ریزان؟»درخت جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر دم بریز؛ درخت برگ
ریزان.»آب هم گل آلود شد و رفت به طرف گندم زار. گندم ها پرسیدند «آب گل
آلود! چرا گل آلود؟»آب جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر دم بریز؛ درخت برگ
ریزان؛ آب گل آلود.»گندم ها هم سر و ته شدند. در این موقع دهقان به گندم زار رسید و دید
گندم ها سر و ته شده اند.دهقان پرسید «گندم سر و ته! چرا سر و ته؟» گندم ها جواب دادند «کک به
تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر دم بریز؛ درخت برگ ریزان؛ آب گل آلود؛ گندم سر و ته.»دهقان هم بیلی را که دستش بود زد به پشتش و برگشت خانه. دختر دهقان
وقتی دید باباش بیل زده به پشتش, پرسید «بابا بیل به پشت! چرا بیل به پشت؟»دهقان
جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر دم بریز؛ درخت برگ ریزان؛ آب گل
آلود؛ گندم سر و ته؛ بابا بیل به پشت.» دختر هم کاسة ماستی را که دستش بود و آورده
بود با نان بخورند ریخت به صورت خودش. ننة دختر تا او را دید, پرسید «دختر ماست به
رو! چرا ماست به رو؟»دختر جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر م بریز؛ درخت برگ
ریزان؛ آب گل آلود؛ گندم سر و ته؛ بابا بیل به پشت؛ دختر ماست به رو.» ننه هم همین
طور که دم تنور نشسته بود و نان می پخت, پستانش را چسباند به تنور داغ.در این بین پسرش سر رسید و پرسید «ننه جز و وز! چرا جز و وز؟»ننه جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر دم بریز؛ درخت برگ
ریزان؛ آب گل آلود؛ گندم سرو ته؛ بابا بیل به پشت؛ دختر ماست به رو؛ ننه جز و وز.»
پسر هم با نک قلم دوات زد یک چشم خودش را کور کرد.وقتی رفت مکتب, ملا دید یک چشم پسر کور شده. پرسید «پسر یک چشمی! چرا
یک چشمی؟»پسر جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر دم بریز؛ درخت برگ
ریزان؛ آب گل آلود؛ گندم سر و ته؛ بابا بیل به پشت؛ دختر ماست به رو؛ ننه جز و وز؛
پسر یک چشمی.» ملا هم یک لنگ سبیلش را کند.وقتی ملا سوار خرش شد, خر پرسید «ملا یک سبیل! چرا یک سبیل؟» ملا
جواب داد «کک به تنور؛ مورچه خاک به سر؛ کفتر دم بریز؛ درخت برگ ریزان؛ آب گل
آلود؛ گندم سر و ته؛ بابا بیل به پشت؛ دختر ماست به رو؛ ننه جز و وز؛ پسر یک چشمی؛
ملا یک سبیل.» خر رو دو پاش بلند شد و عرعر کرد «کک به تنور به من چه؛ مورچه خاک
به سر به من چه؛ کفتر دم بریز به من چه؛ درخت برگ ریزان به من چه؛ آب گل آلود به
من چه؛ گندم سر و ته به من چه؛ بابا بیل به پشت به من چه؛ دختر ماست به رو به من
چه؛ ننه جز و وز به من چه؛ پسر یک چشمی به من چه؛ ملا یک سبیل به من چه؛ می خندم و
می خندم. به ریش همه می بندم.»ملا گفت «بی خود که خر نشدی. این طور شد که خر شدی.»
ماجرای آشوبهای اخیر تهران رو اگه با این داستان تطبیق کنیم می بینیم
یه عده از بزرگان سیاسی و.... ما در این امتحان خاکستری بودند و فقط تماشا کردند.مواظب باشیم آینده ما
امروز این بزرگان نباشه.