سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از مصاحبت با فاسقان، بدکاران و آنان که آشکارا مرتکب معصیت می شوند، بپرهیز . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
قدیما ، طنز ، عبادت ، عزاداری ، عشق چیست ؟ ، شهوت چیست ، فرق شهوت با عشق ، عشق ، شهوت ، عمره نمازجماعت سعودی عربستان مکه مدینه نماز اجباری مسافرت سفر ، غرور ، غیبت ، گوشت مردار ، خوردن گوشت برادر دینی ، فال ، فحش ، فراموشی ، فرهنگ ، فلسفه حجاب ، قبرستان بقیع ،ائمه بقیع،همسران رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، م ، قضای نمازشب ، قهر ، قوانین آمریکا ، خرافات ، قانون ، نگاه ، نقد آمریکا ، ، قیامت ، گرایش به اسلام ، هنر پیشه ، اسلام آوردن هنر پیشه ، حجاب ، گرایش ، گلد کوئست ، پول فوری ، سه ماهه سرمایه دار شو ، ، گلد کوئست ، شرکت های هرمی ، نقد کوئست ، دلایل مخالفت با کوئست ، ، گناه ، لطیفه ، لهو ولعب ، مامان و خدا ، طنز ، کاریکلماتور ، مایکروسافت ، متن ادبی ، مبعث ، بعثت ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، مبعوث ، ، مذهب ، مردم ایران ، هنر نزد ایرانیان است و بس ، نقد رفتارهای اجتماعی ، ، مسجد شیعیان مسجد امام صادق علیه السلام مدینه تاریخ مدینه حج عمره ، مسخره کردن دیگران ، مشکل جنسی جامعه ایران ، مسائل جنسی ، سکس ، موارد منع ازدواج موقت ، ضرر ازدواج موقت ، ، مورچه خاک به سر به من چه ، نامه امام به همسرش ، عشق واقعی ، دینداری و محبت ، احترام به همسر ، نامه چارلی به دخترش ، حجاب ، ارزش زن ، بد حجابی ، نعمت فراموشی ، نعمت ها ، نقد رسانه ، نقد فیلم جدایی نادر از سیمین ، نادر ،سیمین ، تحلیل، نقد، فیلم، ، نقدصدا و سیما ، نماز اول وقت ، اتقان کاری ، محکم کاری ، نقش نماز در زندگی ، خطر ، نیروی انتظامی ، هرزگی در فیلم ها ، هفته دفاع مقدس، جنگ ایران عراق ، جنگ تحمیلی ، جنگ نعمت بود ،دستا ، همدلی ، همزبانی ، شعار سال ، کدام همدلی کدام همزبانی ، دولت و مل ، وسوسه ، وصیت نامه ، ، وصیت نامه من ، نوشتن وصیت نامه ، از وصیت نامه نوشتن نترسیم ، ، ویندوز ، یادش به خیر ، یهود ، کاریکلماتور ، کاریکلماتور ، ادبی ، مردان و زنان ، طنز ، ، کاریکلماتور ، جملات ادبی ، کاریکلماتور ، مردان ، زنان ، تفاوت مردان و زنان ، کتاب ، کف بینی ، کم شدن دعا ، کنترل عصبانیت ، راههای کنترل غضب ، راههای کنترل ، خشم ، ، کینه ، کک به تنور ، ebook ، آبرو ، آسیب شناسی عزاداری ، آموزش منفی ، آموزش های منفی رسانه ، آنتی ویروس ، ابوالفضل اسماعیلی سادیانی ، برادر، اربعین ، مدیر حوزه علمیه منطق ، اثرات دعا ، احمدی نژاد ، چهار سال اول احمدی نژاد ، شخصیت اولیه احمدی نژاد ، ، احکام ازدواج موقت ، حکم ازدواج موقت ، سوال ازدواج موقت ، ازدواج ، ازدواج موقت ، ازدواج موقت دختران ، ازدواج موقت ، ازدواج ، موقت ، ازدواج موقت در قانون مدنی ، اس ام اس ، اسپای ور ، استمرار عبادت ، اسلام وحجاب ، اغتشاشات اخیر ، افزایش آمار وبلاگ ، تبلیغات ، هدف وسیله توجیه ، وبلاگ موفق ، امام زمان ، متن ادبی ، او کجاست ، امام زمان علیه السلام ، دلنوشته ، نقد انتظار ، انتظار، امام زمان علیه السلام، توقع ظهور ، منتظر ، ایبوک ، ایبوک فارسی ، اینترنت ، باحجاب ، بدحجابی ، بلوتوث ، بی ادبی ، بی تفاوتی ، بی توجهی به نعمت ها ، پوشش زنان ، پی دی اف ، پیری زود رس ، تاثیر طنز ، تاریخ مدینه مکه قبر حضرت زهرا قبر پیامبر وهابیت خانه خدا تخریب ، تحریک شهوت ، ارضای غرایز ، تحریک بدون ارضاء ، ارضا ، تحریک ، مبا ، تخریب ، تروجان ، ترویج خرافات ، تعریف خرافه ، تفاوت مردان و زنان ، مردان ، زنان ، ، تفریح ، تفکر ، کاریکلماتور ، طنز ، جملات ادبی ، تفکیک جنسیتی ، جداسازی زن و مرد ، نگاه تجربی به دین ، دین برای د ، توبه ، مهربانی مادر ، محبت خدا به بنده ، انتظار خداوند ، برگشت ب ، توطئه جدید ؛ افراط در عزاداری ؛ عزا در طول سال ، توطئه انگلیسی ؛ ، توهین ، توکل ، مسیحیت ، داستان کوتاه ، کوهنورد یخ زده ، عقل ، مرز عقل و ، تکنولوژی ، تکنولوژی خوب یا بد ، عوارض تکنولوژی ، دین و تکنولوژی ، ثواب ازدواج ، ثواب ازدواج موقت ، ازدواج ، موقت ، جاسوسی ، جاسوسی ، فیس بوک ، ظریف ، کامران نجف زاده ، شنود ، ، جملات ادبی ، متن ادبی ، جوک ، جوک دینی ، جوک مذهبی ، چراحجاب ، حجاب اجباری ، حفظ ثواب ، حفظ حجاب در آمریکا ، مسلمانان آمریکا ، زنان مسلمان در آمریکا ، د ، خاطرات قدیم ، خاطره ، خاکستری ، خدا ، دلتنگی ، عشق خدا ، خدا در زبانهای مختلف ، گاد ، ، خرافات ، خرافات مذهبی ، خرافه امروزی ، خمینی شهر، تجاوز دسته جمعی، فساد، بی بند و باری ، ماهواره ، دین ، خنده ، خواص ، خود بزرگ بینی ، داستان قدیمی ، دانلود کتاب ، دروغ ، دروغ به خدا ، بدی آدمها ، دزدی ، دزدی مدرن ، دعا ، دفاع مقدس ،شهدا ، کیمیاگری ، شیمی ، شهادت ، تربت ، خاک مقدس جبهه ، دلایل حجاب ، دوربین مخفی ، دوربین مخفی خارجی ، دورویی ، دوگانگی ، بداخلاقی در خانه ، آداب معاشرت ، ، دین برای دنیا و آخرت ، مشکلات جامعه آمریکایی ، کنترل شهوت در آمر ، رمضان ، باران رحمت ، خیر مقدم رمضان ، رمضان 91 ، تابستان ، رمضان ، مهمانی خدا ، توبه ، شستشوی روح ، توبه ، روایات ازدواج موقت ، ازدواج موقت ، حدیث ازدواج موقت ، ازدواج موق ، روایات امر به ازدواج موقت ، روایات موافق ازدواج موقت ، ازدواج مو ، روز معلم، جمله زیبا روز معلم، متن زیبا روزمعلم، روز معلم ، معلم ، روستا ، ریا ، زلزله بم ، زلزله گناه ، تخریب روح و روان ، زن ، زنان ، ورزشگاه ، حضور زنان ، حضور زنان در ورزشگاه ها ،ضرورت ، زهرا ابراهیمی ، هنر پیشه سریال نرگس ، صدا و سیما ، فساد در صدا و ، سایت دانلود کتاب ، سرقت ، سرقت اطلاعات ، سریال ، سریال بزنگاه ، سفید سیاه خاکستری ، سنت ها ، شعبان ، میلاد امام زمان، جشن شعبان ، خرافات ، جمکران ، شناخت اما ، شنود ، شهر ، شهرنشینی ، شهروروستا ، شیطان ، شیمیایی ، کتاب ، فصل مشترک ، دفاع مقدس ، جانباز ، ، صدا و سیما ، صفر، ماه صفر، محرم، متن کوتاه محرم ، صلوات ، ثواب صلوات ، آثار صلوات ،فواید صلوات، تضمین بهشت ، ازبین ، صنعتی شدن ، صهیونیزم ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :40
بازدید دیروز :58
کل بازدید :509363
تعداد کل یاداشته ها : 115
103/1/10
8:35 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مهدی اسماعیلی سادیانی[51]
نوشتن رو خیلی دوست دارم و داستان ورمان خوندن علاقمه از ابراز نظرم نمیترسم اگرچه اشتباه باشه چون عاشق نقد شدنم البته نه عاشق ذبح شدن! اعتقادم اینه که همه چیز را همگان دانند. خیلی هم دوست دارم نقد کنم البته نه از سر خودخواهی بلکه به خاطر این که رشد کردن رو دوست دارم. آدم وقتی نقد میشه وتحمل میکنه احساس میکنه بزرگ شده.

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
مامان یا خدا کدوم درسته![1] حلال مشکلات سخت ؟؟![1] پول زیادوحلال وفوری؟؟؟؟[1] نامه چارلی به دخترش![1] @تحریک بدون ارضاء@[1] افزایش سن ازدواج !![1] هنر دل شکستن؟؟؟[1] دوشخصیتی بودن؟![1] صفر یا بیست؟؟!![1] عاشقادروغ میگن[1] @ نگاه وگناه!!@[1] ترسوی بهشتی[1] نیمه پر لیوان؟؟![1] @طناب عقل؟؟[1] نامه ای به خدا[1] احمدی نژاد؟؟[1] وصیتنامه من[1] محکم کاری[1] وای مادرم![1] وبلاگ خدا[1] زلزله گناه؟[1] لیلی؟؟![1] هنر پیشه با حجاب[1] حجاب در آمریکا[1] آمریکا و سکس[1] یهود وگلد کوئست[1] کنترل عصبانیت[1] @ بعضیا......@[1] @خوب خوب یا بد بد@[1] سریال نرگس[1] باغ مظفر[1] افزایش بازدید[1] شادی و امام زمان عج[1] هنرپیشه سریال....[1] دوشخصیتی بودن؟![1] آبی به رنگ آسمان[1] دختران17ساله؟[1] زن ومرد(کاریکلماتور)[1] گوشت ؟[1] حقایقی تلخ درموردمردان[1] کاریکلماتور[4] مرده شور2[1] مرده شور1[1] تکنولوژی بد یا خوب؟[1] مشتی حسن[1] دختران وازدواج موقت[1] موارد منع ازدواج موقت[1] ثواب ازدواج موقت؟[1] امربه¬صیغه؟[1] علت منع ازدواج موقت[1] ازدواج موقت درروایات؟[1] ازدواج موقت درقانون مدنی[1] قصه ازدواج موقت 1[1] احکام ازدواج موقت[1] تاحالا فکرش رو کردی؟[1] خدا از دید هفتاد ودو ملت[1] فاصله عشق و شهوت[1] نامه امام ره به همسرشان[1] 1[9] زمستان 1399[1] تابستان 89[1] زمستان 88[1] پاییز 88[1] بهار 88[1] تابستان 87[4] پاییز 86[1] تابستان 86[1] بهار 86[2] تابستان 85[1] بهار 90[2] تابستان 90[4] زمستان 90[3] پاییز 90[1] بهار 91[2] تابستان 91[2] زمستان 91[1] بهار 92[1] پاییز 92[2] زمستان 92[2] بهار 93[3]

وای به وقتی که بگَندد نمک!
یادمه چند سال پیش اولین روزهایی که تلویزیون دوربین مخفی هایی از کشورهای خارجی پخش می کرد به این فکر افتادم که آیا واقعا این کار درسته یانه؟
 این کار بد آموزی داره یانه؟
این کار ترویج لودگی و مصداق لهو لعب هست یا نه؟
از اون روز دو سه سالی گذشته .
 امروزه دوربین مخفی سرتاسراینترنت رو فرا گرفته ، هر سایت و وبلاگی برای اینکه مشتری جذب کنه از عنوان دوربین مخفی استفاده می کنه.
خود تلویزیون هم که به هر مناسبتی داره از دوربین مخفی های کشورهای خارجی پخش میکنه ، تازگیها هم که به جهت خودکفایی خود صدا و سیمای ایران دوربین مخفی هایی ساخته و دوربین مخفی های وطنی رو تبلیغ می کنه.
خدا و پیغمبر و دین اسلام و موضوع مسخره کردن برادران مسلمان و اشاعه فحشا و ... هم که ربطی به صدا و سیما نداره.
متاسفانه صدا و سیما هیچ وقت نخواسته و نمی خواد عیبهای خودش رو ببینه چون عادت کرده که تو خیابون راه بیفته و عیبهای مردم و نهادهای اجتماعی دیگه رو ببینه.
صدا و سیما نقدهای خودش رو سانسور می کنه.
آخه کسی نیست از صدا و سیما بپرسه که اون روزی که برای پر کردن ساعتهای خالی و برای پوشش دادن تنبلی خودتون دوربین های مخفی رو به نام «لحظه ها» پخش می کردید فکر فراگیر شدن اون در چند سال بعد رو نکردید؟
چند وقت پیش تلویزیون یه برنامه در باره دستگیری عده ای که سی دی های دوربین مخفی رو می فروختن تهیه کرده بود وباهیجان خاصی اونا رو زیر سوال می برد، فارغ ا ز اینکه نطفه این کار رو خود صدا و سیما در کشور ما منعقد کرد.
به نظر من بیشترین نقش،رو در ترویج دوربینهای مخفی که امروزه به اتاق خوابها و دستشویی ها و ... هم کشیده شده صدا و سیما داره.
صدا و سیمایی که متاسفانه مبنایی برای تشخیص درست از غلط نداره و به تقلید از کشورهای غربی هر برنامه ای رو پخش می کنه.؛ طنزهای تقلیدی، دوربین مخفی ها و ... از این دسته هستند.
حالا اینا چیزی نیست چند وقت پیش ورژنهای متفاوتی از سوتی های مردم در برابر دوربین رو کنار هم قرار دادن و به صورت بلوتوث در کشور پخش کردن.
این دیگه واقعا نوبر بود. کار دشمنان اسلام و ملت ایران بود؟ نه خیر، شاهکار صدا و سیمای ایران اسلامی بود.
صدا و سیما که امین مردم شناخته میشه اشتباهات ملت رو لیست می کنه و به عنوان بلوتوث و برای خنده مردم به بازار عرضه کنه.
شاید بگید از کجا معلوم کار صدا و سیماست؟ خب جواب مشخصه، آرشیو گزارشهای صدا و سیما در درست کیست؟ بقال محله یا سازمان صدا و سیما؟؟!
این سازمان تنها سازمانی است که هر کاری خواست میتونه انجام بده بدون اینکه مواخذه بشه.
به نظر شما بردن آبروی یه عده از افراد همین ملت به عنوان هموطن و توزیع تصاویر زنان و مردان این مملکت و به مسخره گرفتن آنها در شان صدا و سیمای جمهوری اسلامی است؟


88/2/20::: 9:45 ص
نظر()
  

راستی به کجا می رویم؟
در طی چند سال اخیر رسانه صداوسیما  روز به روز سخیف و لوده تر می شود.
اینکه هر سال رمضان (برای اینکه مبادا کسی بعد از افطار وقتی برای تفکر یا نیایش یا فرصتی برای رفتن به مسجد پیدا کند) صدا و سیما سریال طنز می سازد یک موضوع است و کیفیت و نوع پیامدهی این سریالها بحثی دیگر.
امسال صدا و سیما شاهکارهایش را تکمیل کرده و در راستای خدمت بیشتر به مردم طنز" بزنگاه" را برای استفاده بهتر از فرصت رمضان روی آنتن برده است.
سوال از سازندگان فیلم و مهم تر از آن از صدا و سیما که این سریال را در بهترین و پرمخاطب ترین ساعت پخش می کند این است :
آیا به راستی نقد کردن مرده پرستی و مراسمات بعد از مرگ باید همراه با مسخره کردن گریه بازماندگان ، مداحی ، تسلیت گفتن به بازماندگان ، مسجد، لباس مشکی عزاو...باشد؟
تو یکی از قسمتهای فیلم عطاران توی دستشویی میگه: اینجا بوی بابامو میده واقعا اینقدر فرهنگ ما سخیف و بی قدر شده است که پدر جایگاهش در....است؟
البته متاسفانه در طول فیلم از عنصر دستشویی که احتمالا از اکتشافات کارگردانان طنز ایرانی است بسیار استفاده شده است در هر قسمت به یک نکته در باره دستشویی پرداخته شده.
طنز وقتی چیزی را نقد می کند آن چیز باید اپیدمی شده باشد آیا واقعا همه مردم در کشور ما بلافاصله بعد از مرگ به یاد میراث خواری می افتند؟
*آیا به این فکر کرده اید که کسانی که از روی بدشانسی در زمان پخش این سریال عزیزی را ازدست داده باشند در مراسم عزا داری ممکن است چه حالی پیدا کنند؟
*استرس و فشاری که به دخترانی که سن ازدواجشان گذشته و خانواده هایشان در هنگام مسخره کردن دختر بزرگ خانواده در این سریال وارد می شود را چه کسی میخواهد پاسخگو باشد؟

مراسم بزرگداشت برای طلب آمرزش برای مرده است آیا این هم مسخره شدن دارد؟
* مسئله اعتیاد در این سریال آنقدر عادی و حتی جالب قلمداد شده است که مخاطب به جای اینکه از اعتیاد بدش بیاید بیشتر تمایل به تجربه به قول خودشون " چیز" می کند.
* اگر یه قسمت از این سریال رو نگاه کنید به راحتی با کلماتی روبرومیشید که واقعا آموزش دادن این کلمات از رسانه ملی خجالت آوره انگار یادشون نیست که مخاطب این سریال کودکان و نوجوانان و.... هستند. نمیخوام بگم جامعه ما ازاین کلمات پاک پاکه اما ترویجشون از صدا و سیما واقعا افتضاح است:
کلماتی مانند خیلی خری، بی شعور، احمق، نفهم ، پدر سوخته و.....
به نظر من اگه این فیلم یه پیام مثبت داشته باشه در کنارش پیامهای منفی بسیاری رو القا می کنه که پاک کردنش از ذهن مخاطب اونم در ماه رمضان بسیار سخت خواهد بود.
نکته نهایی اینکه ساختن سریالهای آبکی طنز از طرف عطاران یا هرکس دیگر و روی آنتن رفتنش از طرف سیما نه تنها بیشتر به لودگی شبیه است تا طنز بلکه توهین به شعور مردم ایران است.


87/6/28::: 1:0 ع
نظر()
  

شما چقدر در باره نعمتهای خدا وند فکر می کنید؟
راستی تا به حال در باره نعمتی به نام فراموشی فکر کرده اید؟
شاید تعجب کنید ؛ نعمت؟
بله  نعمت !
فراموشی
یکی از نعمتهای الهی است که کمتر به اون توجه داریم .
شاید انسان اگه این نعمت رو از دست می داد بهتر قدرش رو می دونست...
راستی اگه فراموشی نباشه چی می شه ؟!
اگه فراموشی نباشه :
مردم از داغ عزیزانشان به زودی پیر می شوند و یا حداقل عمرشان کوتاه می شود.
اگه فراموشی نباشه :
مغز انسان انباشته میشه از اطلاعات بسیاری که همه اونها تو ذهنش رژه میرن و امکان داره که مثل کامپیوتر هنگ کنه.
اگه فراموشی نباشه :
لذتی به نام تفکر برای  یاد آوری برای انسان معنی نمیده و لذتی به نام یاد آوری خاطرات معنی نداره.
اگه فراموشی نباشه :
کینه های شخصی  هیچ وقت از یاد نمی روند و همه مردم به خون همدیگه تشنه می شوند.
اگه فراموشی نباشه :
آدما  به خاطر کینه هاشون حتی همدیگه رو بعداز مرگ دفن نمی کنن.
اگه فراموشی نباشه :
قهر ها تا ابد ادامه پیدا می کنه. 
اگه فراموشی نباشه :
آبرویی برای کسی باقی نمی مونه.
اگه فراموشی نباشه :
انسانها غم گذشته رو همیشه با خود دارند.
اگه فراموشی نباشه :
زندگی ها از هم می پاشه و زن و مردها دایم همدیگه رو به خاطر اشتباهات گذشته شون سرزنش می کنن.
ولی ما باید
 بترسیم از روزی که هیچ چیز از قلم نخواهدافتاد و هیچ چیز فراموش نخواهد شد و به همه رفتارها و گفتارهای ما رسیدگی خواهد شد.


87/6/5::: 1:0 ع
نظر()
  

الهی خدا خیرت بده ...
خیر از جوونیت ببینی ...
پیر شی ایشالله ...
خدا قوت  ...
خدا سلامتیت بده ...
ایشالله دستت برسه به ضریح امام رضا علیه السلام
عاقبت به خیر شی ایشالله ...
دستت جلو نامرد دراز نشه ایشالله ...
شرمنده زن و بچه نشی ایشالله ...
مرتضی علی یارت ...
و ..................... .
یادش به خیر بچه که بودیم وقتی از کوچه های محله عبور می کردیم به هر بزرگتری سلام می دادیم با روی گشاده  و با صدای بلند جواب سلام رو میدادن و بعد از اون هم  اونقدر دعات می کردن که آباد می شدی .
کلا قدیما همه به هر مناسبتی همدیگه رو دعا می کردن (مخصوصا پدر و مادرا برا بچه هاشون) ؛
وقتی جوون به خونه بخت می رفت ؛ وقتی کسی به مسافرت می رفت؛ وقتی از همدیگه خدا حافظی می کردن؛ وقتی زیارت می رفتن ؛ وقتی کسی به دیگری کمک می کرد؛ وقتی ......... .
 اما امروز چی ؟ آخرین لطفی که در حق هم می کنیم می گیم خسته نباشی طرف هم میگه سلامت باشی یا اگه خیلی امروزی باشه میگه مرسی .


اصلا نقش خدا و دعا در زندگی امروزه ما گم شده .

نظر شما چیه ؟ آیا این دعاها اثری هم داشت؟ آیا نبودن این دعاها در زندگی امروز مشکلی ایجاد میکنه؟


87/5/30::: 9:0 ص
نظر()
  

تا به حال شده که عبادتی رو برای اولین بار انجام بدید مثلا به اعتکاف برید یا یه شب اتفاقی برای نماز شب بیدار بشید و نماز شب بخونید؟یا فرضا در طول روز یه کار مثبت جدید انجام بدید؟ مثلا به یکی که نیازمند کمک کنید؟ سوال من اینه که بعد از انجام اون فعالیت مثبت چه اتفاقی براتون افتاده ؟منظورم رو که فهمیدید؟ بزار سوالم رو روشن تر بگم :
آیا میتونید یه کار خوبی که انجام داده اید رو نگه دارید؟
معمولا یه کار خوب رو چند وقت نگهش میدارید یه روز دو روز یه ماه یه سال یا یه عمر؟
فکر می کنم این کار خیلی سختیه!
آدمیزاد ندید بدیده ، وقتی کار خوبی رو انجام میده فکر می کنه شاخ غول رو شکسته، احساس می کنه همجوار خدا شده ، توقع داره مستجاب الدعوه بشه یعنی هرچی میگه خدا حرفش رو گوش کنه.
انسان به همین خاطر دیگه نمیتونه کار خوبش رو یه روز هم نگه داره ،
مثلا همین اعتکاف ، چند نفر از اونایی که رفتن اعتکاف  میتونن ذخیره اعتکاف رو نگه دارن ؟
خودشون هم میدونن که معمولا بعداز دو سه روز معمولا اثر اعتکاف از بین میره ، و دیگه انسان اون حس خوبه رو نداره ،
میدونید چرا؟
به نظر من علتش میتونه این باشه :
اول اینکه ما بچه های آدم ؛‏ بی ظرفیتیم یعنی از بس کار خوب نکردیم وقتی هم یه کار خوب انجام میدیم به راحتی یا با منت خرابش می کنیم  یا با غرور و خود بزرگ بینی آتیشش می زنیم .
دوم اینکه از اونجا که کارهای خوب برای ما ملکه نشدن و معمولا هم با سختی همراه هستن وقتی کار خوبمون تموم میشه به قول امروزیا میخوایم یه تایم استراحتی داشته باشیم تا خستگی اون کار خوبه از تنمون بیرون بره .
اون وقته که مثلا برای از بین رفتن خستگی اعتکاف، یه مجلس راه می اندازیم و تو اونجا یا دیگران رو مسخره می کنیم و می خندیم یا شروع میکنیم پشت سر دیگران یا به حساب خودمون آدم بدا غیبت می کنیم (چون فرض اینه که ما آدم خوبای این دنیائیم).خلاصه اینکه تفریحاتمون رو ساماندهی دینی نمی کنیم یا افراطی هستیم یا تفریطی.
سومین دلیل و مهمترین دلیل نگه نداشتن اعمال خوب هم اینه که شیطان وقتی می بینه یه بنده ای چند قدمی به خدا نزدیک شده و چند قدمی هم از شیطان دور شده بلافاصله دست به کار میشه و حسابی وسوسه اش میکنه تا مبادا طرف بتونه خودش رو کنترل کنه و مسیرش رو به درستی انتخاب کنه.
یه نظر من راه حل کردن این مشکل بزرگ اینه که آدم کارای خوبش رو اونقدر زیاد کنه تا کار خوب براش عادت بشه و دیگه انجام کار خوب براش بزرگ جلوه نکنه مثلا خودش رو به صدقه دادن عادت بده ؛ با خودش عهد ببنده که اگه کسی به کمکش نیاز داشت به هیچ وجه دریغ نکنه ؛ نماز شب رو بخونه و اگه یه شب نتونست روز بعد قضاش رو به جا بیاره ؛ سعی کنه در طول سال برای خودش برنامه معنوی داشته باشه؛ وقتای بیکاریش رو با ذکرهای ساده مثل صلوات پر کنه ؛ هر روز قرآن بخونه؛ هر روز یا هر هفته زیارت عاشورا رو بخونه و خلاصه اینکه اونقدر یه رفتار معنوی رو تکرار کنه که دیگه ترک کردنش براش مشکل باشه.


87/5/7::: 9:0 ص
نظر()
  

سلام
تا به حال روی این موضوع فکر کردید که یه جوک چقدر اثر گذاره؟به نظر شما آیا یه جوک بعد از گفته شدن تموم میشه و از ذهن پاک میشه؟به نظر شما اثر یه جوک چقدره یا به عبارتی بردش چقدره؟
به نظر من یکی از تاثیرات طنز یاجوک اینه که به راحتی در ذهن انسان رسوخ میکنه!
اثر دومش اینه که طنز یا جوک بعد از رسوخ درذهن به دلیل جاذبه ای که داره خوب ماندگار میشه! اثر سومش اینکه که طنز یا جوک اگه قراره چیزی رو به ما برسونه غیر مستقیم میرسونه یعنی پیامش غیر مستقیمه! اثرچهارم اینکه طنز یا جوک میتونه یه جورایی مرموزباشه چون ظاهرش خیلی بی اهمیت جلوه میکنه ولی اثر خودش رو به راحتی میگذاره! پنجم اینکه جوک حتما پشتش یه ایدئولوژی پنهان شده یعنی طنز بدون هدف خیلی کمه! ششم اینکه طنز یا جوک به خاطر تنوع و شادابی میتونه اعتیاد آور باشه نمونه هاش رو میشه به راحتی توی دنیای اس ام اس بازان پیدا کرد! اما اونچه منو وادار به نوشتن این کامنت کرد نقش جوکهای مذهبی و دینی در باور مردم بود واینکه واقعا این جوکها چقدر اثر تخریبی دارند؟ به راحتی میشه فهمید که این نوع جوکها یعنی جوکهای مذهبی با هدف ساخته میشن و سازندگان خبیثشون حتما حساب شده به جوک ساختن رو آوردن ومسلمه که پشت این جوکها شیطنت نهفته است.جالب اینه که بیشتراین طنزها ازطریق سایتهای ضد دینی و ضد اسلامی منتشر میشن ! کسانی که برای خدا و اهل بیت و بزرگان دینی واخیرا در باره مسئولین نظام جوک میسازن با این کار چند هدف رو پیگیری میکنن :»»»» مهمترین هدفشون در مورد مقدسات اینه که تقدس زدایی کنن اونا خوب میدونن که نقش دین و بزرگان دینی درمخالفت با اهدافشون بسیار زیاده به همین خاطر میان و طنز میسازن! وقتی شما داری با خدا شوخی میکنی دیگه خدا از حالت قدسی خارج شده ؛ وقتی با حضرت ابوالفضل ع شوخی میکنی دیگه موقع شنیدن فضایل ایشون اون حس بزرگی و عظمت ایشون بهت دست نمیده دیگه نمیتونی اونو به عنوان یه الگو انتخاب کنی و بقیه مقدسات هم به همین منواله وهمچنین جوکهایی که باهدف تخریب جبهه و جنگ و جانباز و شهادت ونماز و حج و..........ساخته میشه! نکته مهمتر اثر پنهان اینگونه طنزهاست !که قطعا به تضیعف باورهای دینی منجر میشه ! یعنی وقتی شما در باره معارف دینی جوک شنیدی ناخواسته و درناخود اگاه واقعیتهایی که درذهن شماست توسط این ویروس مخرب کم کم از حالت جدی بودن خارج میشه و به درجه دوم و سوم اهمیت منتقل میشه! اما در این میون وظیفه ما چیه ؟
به نظر من حداقل کاری که ما میتونیم انجام بدیم اینه که
اولا به هیچ وجه از این جوکها و طنزهاحتی به عنوان نقد کردن استفاده نکنیم !اگه جایی از این نوع طنزها گفته شد گوینده رو به عواقب این طنزها آگاه کنیم و بهشون بفهمونیم که :
نوشتن یا گفتن طنزهای مخرب دینی کمتر از ساختنشون نیست!
از نظراتتون استفاده میکنم. 


86/7/25::: 8:0 ص
نظر()
  

                                                         بسمه تعالی
صد تا سلام
بدون مقدمه برم سراغ اصل مطلب دلم یاد روستا کرده بود "نه که من دهاتی هستم و تنم بوی علف میده" به همین خاطر این "چکچکات" رو پراکنده نوشتم شما هم میتونید تو قسمت نظرات بهش اضافه کنید.
روستا که بودم.............
روستا که بودم وقتی زردآلو می خوردم و هسته زرد آلو رو به طرف باغچه پرت می کردم چند ماه بعد می تونستم نهال سبز شده زرد آلو رو ببینم شهر که اومدم اگه بارون هم می باره آسفالتها نمیگذارن لب تشنه زمین جرعه ای بنوشه .
روستا که بودم وقتی توی باغ می رفتم مواظب بودم پام رو روی بوته لوبیا نزارم تا له بشه شهر که اومدم قدمهام رو درست و شمرده بر می دارم اما دود سیگارم رو تا آخرین نفس توی ماشین رها می کنم تا همه کیفشو ببرن.
روستا که بودم وقتی کسی رو توی مزرعه یا باغ میدیدم بلند سلام و احوالپرسی می کردم و " خدا قوت "میگفتم شهر که اومدم امان از یه خسته نباشید خشک و خالی .
روستا که بودم تقریبا هر دو سه روز به همه فک و فامیل سر میزدم شهر که اومدم تقریبا هر دو سه سال همون کار رو نصفه نیمه انجام میدم.
روستا که بودم وقتی مهمون می اومد خوشحال میشدم شهر که اومدم وقتی مهمون میاد از لحظه ورود نقشه خروجشون رو میکشم.
روستا که بودم میوه رو توی آب جوی می شستم و میخوردم و سال تا سال هم مریض نمیشدم شهر که او مدم میوه رو با ریکا و مواد ضد عقونی کننده میشورم و می خورم و دایم"کیست" میگیرم و هی عمل می کنم .
روستا که بودم راحت صحبت می کردم و اگر آمبولانس را آمپولوس یا اورژانس را اورجانس می گفتم کسی نمیخندید مهم مفهوم بود شهر که اومدم دنبال یه پیرمرد میگردم که بهش بخندم.
روستا که بودم پدر و مادر برام خیلی مهم بودن اونقدر که بچه ها رو به اسم پدر مادراشون می شناختم مثلا میگفتم" علی حاج اکبر" و" مجید صغری" شهر که اومدم تنها میرم بیرون مبادا بابا و مامان همرام بیان و کلاسم رو به هم بزنن.
روستا که بودم برای پیرزنهای روستا که آب خوردن نداشتن از چشمه آب می آوردم شهر که اومدم حاضر نیستم برای چند لحظه تو اتوبوس جام رو به یه پیرمرد یا پیرزن بدم.
روستا که بودم بارون زیاد که می اومد همه خوشحال میشدن و خدا رو شکر می کردن شهر که اومدم بارون که میاد همه دعا می کنند زودتر بند بیاد که یه وقت آب تو خونشون نیفته .
روستا که بارون می اومد بوی خاک بارون خورده مستم می کرد شهر که بارون میاد بوی فاضلابهایی که پس میزنه دیوونه ام میکنه.
روستا که بودم هر روز عطرطبیعی تازه ای می شنیدم یه روز بوی گندم تازه رسیده و یک روز بوی نعناهای تازه به دست اومده و یک روز بوی خاک بارون خورده و یه روز بوی گلای بنفشه شهر که اومدم هم همینطوره با این تفاوت که یه روز بوی بنزینه یه روز بوی دوده یه روز بوی گازه یه روز بوی قیره و یه روز بوی فاضلاب .
روستا که بودم صبح با صدای خروسا بیدار میشدم شهر که اومدم صبحا با صدای موتور و ماشین بیدار می شم.
روستا که بودم اگه " گاو حاج عباس" می زایید همه خبر دار میشدن
شهر که آمدم طرف میره مکه و برمی گرده و کسی خبردار نمیشه .
روستا که بودم تا پونزده سالگی به من میگفتن بچه شهر که اومدم از سه سالگی بهم میگن تو دیگه بزرگ شدی به خدا موندم پس کی باید بچگی کنم.
روستا که بودم تابستونا از درخت گیلاس و زردآلو و آلوچه بالا می رفتم شهر که آمدم تا سر کوچه هم با ماشین میرم.
البته نباید فقط بدی های شهر رو گفت شهر خوبی هایی هم داره که براتون میگم
:
راننده های شهری معمولا دلشون بیشتر از مردها برای خانوما میسوزه و زودتر سوارشون می کنن .
تو شهر زن و مرد "کنارهم" خواهر برادری تو تاکسی می شینن .
توشهر زنا همیشه تو خیابون هستن مبادا که خیابون خلوت بشه به همین خاطر خیابونا خیلی شاد هستن.
تو شهر خیلی از پسرها ازدواج نکرده متاهلند و خیلی از دخترها هم ..... .
تو شهر به زنها احترام میزارن و به عنوان منشی یا کارمند استخدامشون می کنن و البته که هیچ سوء استفاده ای هم نمیشه.
خلاصه سرت رو درد نیارم روستا که بودم خیلی از شهر و شهری خوشم می آمد اما شهر که آمدم از خودم هم بدم میاد. 


86/4/10::: 10:0 ص
نظر()
  

سلام

بعداز یه مدت که نتونستم به خاطر کار زیاد آپ کنم میخوام چند تا سایت قابل استفاده رو که میشه از طریق اونا کتابهای اینترنتی رایگان رو دانلود کرد بهتون معرفی کنم .
خودم از این سایتها نزدیک سیصد تا کتاب عالی دانلود کردم که اگه میخواستم بخرمشون باید خدا تومن بابتشون پول میدادم.
این سایتها مجموعه ای از چند هزار کتاب رو دارند که بعضی از این کتابها رو در بیرون نمیشه به راحتی پیدا کرد .
کتابها با موضوعات متنوع هستند : به عنوان مثال در زمینه ادبیات و داستان کوتاه و رمان و شعر و تاریخ و فلسفه و سیاست و کامپیوتر و.... .

برای دانلود این کتابها توصیه می کنم از نرم افزارDAP  استفاده کنید که سرعت دانلود رو خیلی افزایش میده.
اینم آدرس برخی از سایتهای کتاب رایگان یا EBOOK

امیدوارم از این سایتها به خوبی استفاده نمایید و یادتون نره که وقتتون رو برای دانلود بهترینها صرف کنید نه ............ .

موفق باشید.
اینم آدرس سایتها :

1.  فارسی ای بوک

2.  پارس تچ

3.  قفسه

4.  آی آر ای بوک

5.  کتابخانه داهیو

6.  چاپ 

7. پی دی اف

 


86/3/19::: 8:0 ص
نظر()
  

سلام
چندوقتیه که یه نکته به ذهنم زده و بدجوری مشغولم کرده و اونم این سواله که : فرق واقعیت و خرافه چیست؟ و چراخرافات اینقدر رایج شدن؟؟
درواقع خرافه پوشاندن لباس واقعیت و حقیقت بر مسائل غیرواقعی و غیر حقیقی است به صورتی که افکار وعقاید موهوم و غیر واقعی به باور تبدیل شده باشن.
حتما با دیدن این تعریف خودت رو از حیطه خرافه گراهاجدا میکنی اما واقعیت اینه که بسیاری از ماها توی زندگیمون خواسته و یا ناخواسته (تحت تاثیر تلقین) دچار این آفت یعنی خرافه پرستی هستیم. از فال فروشها فال میخریم و موقع عطسه میگیم که صبر اومد و.......اعتقاداتی که ریشه و اساسی ندارن و فقط زاییده ذهن وسواسی یا توهمی ما هستند.راستی اگه از شما بپرسند که لیست خرافه هایی که شما میشناسید کدومند چی جواب میدید؟ اگه یه کم فکر کنید متوجه میشید که اطرافمون پراز این عقایده.یکیش همینه که اگه کسی عطسه کرد باید کاررو عقب انداخت.یا اینکه اگه ظروف یا لیوانهای توی خونه برحسب تصادف درردیف هم قرار بگیرن حتما مهمون میاد یا اینکه به هم زدن قیچی باعث دعوا میشه . مالیدن خون قربانی به ماشین ، فالهایی که توی خیابون میفروشند ، طالع بینی ، کف بینی ، رمالی ، آویزون کردن سنگ ومهره به گردن بچه کوچیک برا حفاظتش از اجنه و خالکوبی و نحس بودن عدد سیزده و .....همه و همه خرافه هایی هستند که در جامعه جا افتاده اند. شاید بگیدکه اینجوری معنای خرافه خیلی وسیع میشه ولی واقعیت اینه که این موارد هم به علت تلقین وعمومی شدن تبدیل به خرافه شده اند.درواقع میخوام که یه سری از چیزایی که جزء عقاید اشتباه ما هستن رو هم به تعریف خرافه اضافه کنم. در این میون نکته ای که خیلی مهمه وجود خرافات در عرصه مسائل مذهبیه
که متاسفانه خیلیها از عقاید مردم سوء استفاده کردن و عقاید موهومی رو به جای واقعیات به خورد مردم دادن.خودتون بهتر از من میدونید که مثلا توی محرم ، سینه زنی با سبک ترانه ها و عربده کشیدن و سینه زدن تا حدی که خون از سینه بیاد و صدای سگ کردن و قلاده به گردن انداختن و تا نصف شب تو جلسه موندن و نماز صبح رو نخوندن و ....عقاید باطل و خرافی جا افتاده هستند.دامادی حضرت قاسم (ع )در شب عاشوراخرافه است .صدا زدن امام حسین علیه السلام به سبک ..سین ...سین به جای حسین حسین خرافه است.
اینکه توی بعضی ازکتاب دعاها نوشتن فلان شب خواب دیدم که فلان معصوم فلان مطلب رو گفت و هرکس این مطلب را چهل بار ننویسد تا یک هفته دیگر حادثه ای برایش اتفاق می افتد خرافه است.
ادعای ارتباط با امام زمان علیه السلام از طرف شیادان و نااهلان و کلاهبرداران خرافه است. ادعای امام چهاردهم بودن خرافه است. توهم هرچیزی به نام معجزه خرافه است.درست کردن آدمکهای خنده دارو فیل و گوسفند و......در نیمه شعبان خرافه است.
خواندن شعرهایی در مدح ائمه که فقط چشم و ابرو و قد بلند و.... را به تصویر میکشد خرافه است.دعا نویسی های رایج توسط رمالان و فالگیرها خرافه است.
خلاصه اینکه خرافه خرافه است
حتی اگه بین کاتولیکها باشه.نکته اصلی در این جا اینست که
وقتی خرافات با دین و مذهب در هم بیامیزد نه دین میماند و نه خرافات
!!!
راستی فکر نکنید که این خرافه پرستی مال ماهاست بلکه در تمام دنیا این مشکل وجود داره اینم چند نمونه از خرافه های اونور آبی:
* اگر روز اول پاییز برگی در حال افتادن از درخت رو بگیرید زمستان آن سال منتظر اتفاقات عاشقانه باشید. ( اروپایی)* اگر روی پل با شخصی که دوستش دارید وداع کنید? هرگز او را نخواهید دید. ( لهستان )* اگر اولین پروانه ای که در سال جدید می بینید سفید باشد ? در سراسر سال عاشق خواهید بود . ( نامعلوم)
* اگر کسی که جارو می کند? جارویش را به پای شما بکشد هرگز ازدواج نخواهید کرد .( انگلستان)* اگر نامزدتان به شما چاقو هدیه بدهد? این عشق به پایان می رسد .( اروپایی)* به نام پنج کس که ممکن است با آنها ازدواج کنید فکر کنید و ساقه سیبی را بچرخانید ? تا ساقه کنده شود و سیب بیافتد? شما نام همسرتان را شنیده اید! ........
راستی شما میدونید عدد خرافه ها چندتاست؟؟


86/3/10::: 10:0 ص
نظر()
  

سلام
علیرغم اینکه متهم میشم به اینکه نیمه خالی لیوان رو میبینم ولی باز هم مینویسم . مینویسم تا حداقل حرفهایم در دلم نماند.
صداوسیما !!!
واژه ای که درطول روز زیاد باهاش سروکار داریم با سریالهاش بزرگ شده ایم با برنامه کودکش با اخبارش با..... .
صدا و سیما امروزه علاوه بر سرگرمی در تربیت هم نقش بسزایی دارد و در واقع الگو سازی میکند.
حتما شما هم سریال باغ مظفر را دیده اید و با شخصیتهایش آشنایید .
چند شب پیش که این سریال را میدیدم برای خودم و کشورم احساس تاسف کردم. ظاهرا هیچ حساب و کتابی در پخش سریالها وجود ندارد. انگار کسی در صدا و سیما وجود ندارد که کارش این باشد که قبل از پخش مشخص کند که
فلان سریال بد آموزی دارد یانه؟محتوای مفید دارد یانه؟ یا اصلا محتوایی دارد یانه؟طنزی که پخش میشود نتیجه اش هجو است یا آموزش بی ادبی یا... ؟
سریال باغ مظفر مجموعه آموزشی است که بسیاری از کلمات غیراخلاقی را با خود به همراه دارد و درواقع آموزش میدهد که به برخی از آنها اشاره میشود : غلط کردی ، بیجا کردی، دهنت رو گل بگیر ، بی شعور ، احمق بی شعور، نفهم ، الاغ ، برای هردوتون اصطبل هست، دیوونه ،خفه شو ، پدر سوخته و ...... و بسیاری از کلمات دیگه امروزه در فیلمها و سریالها مرسوم شده .
بعد از این برنامه ها تکیه کلام بسیاری از نوجوانان و جوانان وحتی بعضی از بزرگسالان این میشه که مثلا با لهجه خاصی به همدیگه بگن :
غلط کردی ، بیجا کردی...... .
فارغ از کنایه هایی که در این سریال درباره مسائل زناشویی مطرح میشود گاهی اوقات متاسفانه اختلاطها به شکلی است که کاملا برای مخاطب مسائل خاصی را تداعی میکند .
خلاصه اینکه مدیریت کریمه آقای ضرغامی ظاهرا مدیریت بدون نظارت است . وقتی ایشان از سریال شبهای برره تقدیرو تشکر کردند حتما منتظر این ورژن از همان سریال با نامی دیگر و دقیقا با همان محتوا بودیم .
متاسفانه لودگی و جا دادن مراسم عروسی و آهنگهای کوچه بازاری در تمام سریالهای آقای مدیری شاخص است. دریغ از یک نکته که در قالب طنز آموزش داده شود. دریغ از یک نکته.
فکر نکنید که این آفت فقط در این سریال است . نه ! چند روز پیش توی برنامه نوجوانان نوجوانی میگفت : ما مثل سگ و گربه باهم در خونه دعوا میکنیم . از این دست گویشها در صدا وسیما به شدت رایج شده است
.شاید بگویید مسئله از چند سال پیش هم بوده است میگویم بله ولی چراباید در زمان مدیریت شخصی که مدعی اصلاح در رسانه است اینگونه باشد.
مرسوم کردن این ادبیات کوچه بازاری در رسانه چقدر میتواند درست باشد؟
راستی یادمون باشه که
نقد کردن نشانه مخالفت با یک فرد یا یک سازمان نیست. راستی امروز یه خبر جالب در این باره دیدم که بد نیست شما هم بخونین:
مهران مدیری رو لبه تیغ : به نقل از سایت بازتاب
عذر بدتر ازگناه دفاع خنده دار سیامک انصاری از طنز باغ مظفر
یه مطلب مرتبط با این موضوع
.

85/9/30::: 9:0 ص
نظر()
  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >